English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
christian era U مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
martyrology U تاریخ شهدا تاریخ شهدای مسیحی
icons U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
icon U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
ikons U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
lord of misrule U متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
date of birth U تاریخ تولد
chronologically U به ترتیب زمان یا تاریخ
date time group U گروه تاریخ و زمان
base of origin U پایگاه مبداء منبع اصلی مبداء ارسال
sailing date U تاریخ شروع سفر دریایی زمان حرکت
chronologize U بترتیب زمان قراردادن موافق تاریخ مرتب کردن
sudarium U دستمال دور سر مسیح دستمالی که نقش صورت مسیح بران باشد
rain check <idiom> رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
aborning U در بدو تولد در حال تولد
developed countries U کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
advanced countries U کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
antichrst U مسیح دروغی مسیح کاذب
christly U شایسته مسیح مربوط به مسیح
rio treaty U اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
true origin U نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
banner page U صفحهای که در ابتدا با تاریخ و زمان و نام متن و نام مشخص چاپ گیرند و چاپ میشود
backdate U تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdates U تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdating U تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdated U تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
Noel U سرود میلاد مسیح جشن میلاد مسیح
developing countries U کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه
antedated U پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedates U پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedated cheque U چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
antedate U پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
hagiology U تاریخ مقدس تاریخ انبیاء
date U تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
prehistory U ماقبل تاریخ تاریخ قبلی
dates U تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
target date U زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
christial U مسیحی
member of christ U مسیحی
Christianity U مسیحی
Christian U مسیحی
protohistory U تاریخ ماقبل تاریخ
origin U مبداء
source code U کد مبداء
zeroes U مبداء
datum line U خط مبداء
zero U مبداء
zeros U مبداء
source U مبداء
origins U مبداء
Christianity U دین مسیحی
christianism U دین مسیحی
christianize U مسیحی کردن
pseudo christian U مسیحی نما
unchristian U غیر مسیحی
evengelist U مبلغ مسیحی
d. year U سال میلادی مسیحی
maronite U مسیحی مقیم لبنان
born-again U مسیحی از نوزاده شده
source U مایه مبداء
source program U برنامه مبداء
source disk U دیسک مبداء
afterbrain U مبداء نخاع
departure station U مبداء حرکت
bench mark U شاخص مبداء
domicile of origin U اقامتگاه مبداء
jumping off place U نقطه یا مبداء
refrence axis U محور مبداء
base of origin U مبداء اصلی
certificate of origin U گواهی مبداء
certificate of origin U گواهینامه مبداء
basic point U نقطه مبداء
home address U نشانی مبداء
principle point U مبداء اصلی
principal axis U محور مبداء
zero deflection U سمت مبداء
country of origin U کشور مبداء
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
births U تولد
postnatal U پس از تولد
birth U تولد
geniture U تولد
moss trooper U راهزن یا غارتگرمرزی درسده 71 مسیحی
Gentiles U کسی که نه مسیحی و نه کلیمی باشد
Gentile U کسی که نه مسیحی و نه کلیمی باشد
YMCA U مخفف باشگاه جوانان مسیحی
YMCAs U مخفف باشگاه جوانان مسیحی
January U اولین ماه سال مسیحی
September U نهمین ماه تقویم مسیحی
phase line U خط مبداء حرکت جنگی
prime meridian U نصف النهار مبداء
extrinsic U دارای مبداء خارجی
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
birth certificate U گواهی تولد
birthdays U جشن تولد
nascent U درحال تولد
birthday cake U کیک تولد
place of birth U محل تولد
antenatals U پیش از تولد
birth cry U اوای تولد
birth injury U اسیب تولد
birth trauma U ضربه تولد
regeneration U تولد تازه
nee U تولد یافته
birthday U جشن تولد
rebirth U تولد دوباره
rebirth U تولد تازه
the birth of a nation U تولد یک ملت
antenatal U پیش از تولد
prenatal U پیش از تولد
regeneracy U تولد تازه
Nativity U تولد عیسی
getting U زایش تولد
gets U زایش تولد
get U زایش تولد
august U ماه هشتم سال مسیحی که 13 روزاست
YWCA U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
YWCAs U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
prime meridian U نصف النهار مبداء یا گرینویچ
backstretch U خط سیرجهت مخالف مبداء مسابقه
redivivus U تولد تازه یافته
reborn U تولد تازه یافته
antenatals U مربوط به قبل از تولد
antenatal U مربوط به قبل از تولد
newborn U تازه تولد شده
post natal U واقع شونده پس از تولد
post-natal U واقع شونده پس از تولد
postnatal U وابسته به بعد از تولد
additional production personnel عوامل دیگر تولد
nascency U نوفهوری و اغازی تولد
nascence U نوفهوری و اغازی تولد
sabbatarian U مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
reconversion U هدایت مجدد بدین مسیحی بازگشت از گمراهی
hospitaler U فرقههای مسیحی که از بیماران ومعلولین پرستاری میکردند
Methodist U فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
Methodists U فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
the church militant U همه کسانی که در راه دین مسیحی می جنگند
Yuletide U ایام عید تولد عیسی
viability U قدرت ادامه زندگی پس از تولد
precocial U دارای استقلال ازهنگام تولد
reference station U ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
messianic U مسیح
anointed U مسیح
Christ U مسیح
antichrist U ضد مسیح
new born U زاییده شده تازه تولد یافته
jesus christ U عیسی مسیح
messiah U مسیح موعود
Christmases U عیدمیلاد مسیح
christlike U مسیح وار
christly U مسیح وار
messiahs U مسیح موعود
lachryma christi U اشک مسیح
Christmas U عیدمیلاد مسیح
christhood U مسیح بودن
IHS U نمودار مسیح
pseudo christ U مسیح نما
vicar of christ U مسیح پاپ
antichrst U دشمن مسیح
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
marshalling yard U محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
birthright U حقوقی که در اثر تولد بخص تعلق می گیرد
palingenesis U تجوید از راه تولد ایین تعمید مسیحیان
anno domini U بعد از میلاد مسیح
gospel U بشارت درباره مسیح
christology U مبحث مسیح شناسی
dominical U یعنی حضرت مسیح
pseudo christ U مسیح کاذب دجال
carols U سرودشب عیدمیلاد مسیح
carol U سرودشب عیدمیلاد مسیح
gospels U بشارت درباره مسیح
neo christianity U دین نوین مسیح
allied U کشورهای هم پیمان
overseas U کشورهای بیگانه
developed market economy countries U کشورهای مرفه
less developed contries U کشورهای کم رشد
free world U کشورهای غیرکمونیست
uncomitted countries U کشورهای غیرمتعهد
poor countries U کشورهای فقیر
industrial nations U کشورهای صنعتی
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
judns be trayed jesus U یهودابه مسیح خیانت کرد
evangelized U بشارت بدین مسیح دادن
evangelising U بشارت بدین مسیح دادن
evangelize U بشارت بدین مسیح دادن
evangelizing U بشارت بدین مسیح دادن
adventism U اعتقاد بدوباره امدن مسیح
evangelised U بشارت بدین مسیح دادن
evangelizes U بشارت بدین مسیح دادن
passion week U هفته پیش از رستاخیز مسیح
Yule U جشن میلاد عیسی مسیح
orthodox U مطابق عقاید کلیسای مسیح
evangelises U بشارت بدین مسیح دادن
federalization U تشکیل کشورهای متحد
third world countries U کشورهای جهان سوم
Underdeveloped ( backward) countries . U کشورهای عقب افتاده
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com